وقتی در سال 1926 هربرت انگليسی برای نخستين بار در يک آزمايش توپ های استيلی با قطر 3 ميليمتر را به سوی يک قطعه استيلی پرتاب كرد هرگز نمی توانست پيش بينی كند كه اين كارش در آينده چقدر وسعت پيدا خواهد كرد. در حقيقت اثر كوبش بر روی سطوح مختلف قرن ها پيش به وسيله آهنگران كشف شده بود، چرا كه آن ها متوجه شده بودند كه كوبش سطح قطعات آهنی، مقاومت اين قطعات را وقتی تحت خمش و يا بار زيادی قرار می گيرند، نسبت به شكسته شدن به طور قابل توجهی افزايش می دهد. البته در آن زمان داليل اين بهبود مقاومت قطعات به شكسته شدن مشخص نبود. در كاربردهای پيشرفته تر اين پديده، كوبش سطح قطعه از طريق پرتاب توپ های كروی يا همان ساچمه ها با سرعت باال به سطح قطعه صورت گرفت و به همين دليل آن را ساچمه كوبی نام نهادند. اين فرايند درطول زمان به سرعت گسترشيافت به طوری كه امروزه در صنايع مختلف به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گيرد.