هر واحد صنعتی به همراه محصول نهايی خود مقداری پساب نيز توليد می کند. اين پساب صنعتی نشان دهنده اتالف مواد مصرفی ارزشمند و انرژی در طی فرايند توليد می باشد لذا استفاده از اين پساب های صنعتی نه تنها می تواند زمينه بازيابی مواد ارزشمند مصرفی را فراهم کند، بلکه در واقع نوعی سرمايه گذاری بر روی کنترل آلودگی های زيست محيطی نيز می باشد. راه حلی که معموالً صنايع مختلف برای غلبه کردن بر مشکل پساب صنعتی و آلودگی ناشی از آن به کار می گيرند استفاده از سيستم های تصفيه پساب می باشد. غالبا اين سيستم ها منجر به انتقال آلودگی از پساب به جايی ديگر مانند محل دفن زباله ها می شوند. لذا اين روش ها از يک سو هزينه بااليی دارد و از سوی ديگر منجر به استفاده اسراف کارانه از منابع می شوند. روش صحيح صنايع در برخورد با پساب های صنعتی به کارگيری يک طرح مديريتی است که تمای فرصت های موجود در فرايند کنترل و يا کاهش آلودگی پساب صنعتی را روشن کرده و از سيستم های تصفيه پساب تنها برای دفع بخش نامطلوب پساب صنعتی استفاده کند.
سيستم های توليد مورد استفاده در صنايع، معموالً سيستم های خطی هستند به اين معنا که ماده اوليه از يک طرف وارد اين سيستم شده و از طرف ديگر آن محصول نهايی به همراه پساب خارج می شود. به منظور به حداقل رساندن اثرات مخرب پساب حاصل از اين سيستم ها بر روی محيط زيست، اين گونه رايج است که اقدام به جمع آوری و تصفيه پساب صنعتی پيش از دفع آن می کنند. به عبارت ديگر اتفاقی که می افتد اين است که به جای کاهش آلودگی های پساب و يا بازيابی ترکيبات ارزشمند موجود در آن، آلودگی های موجود در پساب از يک مکان به مکان ديگری منتقل می شوند. عالوه بر اين، روش فوق باعث تحميل هزينه به صنايع نيز می شود. محدوديت های ذکر شده در باال در مورد اين شيوه مديريت پساب ها يعنی روش تصفيه پساب در انتهای کار، اخيراً صنايع را مجبور کرده تا با نگاهی انتقادی آن را مورد بررسی قرار داده و روش های کاهش آلودگی کارامدتری را جايگزين آن کنند. جلوگيری از آلودگی پساب ها می تواند به عنوان يک گام رو به جلو در اجرای روش های جايگزين کاهش پساب باشد. يک راه حل می توان اين باشد که جلوگيری از آلوده شدن پساب ها و روش تصفيه پساب در انتهای کار را با هم ترکيب شوند.